بنام خدای بخشنده و مهربان
بر من از نظر خطم ببخشید چون زیر نور ماه می نویسم برادران وخواهرانم شاید نتوانم بیایم و با شما خدا حافظی کنم مرا ببخشید می خواهم با این چند کلمه با شما خدا حافظی کنم و دست همه شما را از دور می بوسم ,چند سفارش داشتم گرچه باعث زحمت می شود اما چه عیب دارد شما که همه زحمتها را برایم کشیده اید , اینها را هم حتماًانجام خواهید داد .برادر من اعزام به جبهه هستم و شاید نتوانم بر گردم و خدا حافظی کنم و شاید این حقیر نا چیز اگر شایسته بود به شهادت نایل آید اگر می خواهید حتی از لحاظ ظاهر اگر خبر شهادت من به شما رسید برای اینکه از خاطرتان به آسانی بروم و زیاد رنج نبودن من را بر خود هموار نکنید اول به یاد تمام شهیدان از هابیل تا حسین (ع) تا همه تاریخ باشید بعد من و چون عیال شما تا چند ماه دیگر بچه دار می شود اسم او را محمد صادق بگذارید تا هرگز محمد صادق از خانواده شما حتی به ظاهر نمیرد . به برادرم علی بگو مرا ببخش و از او خوب مراقبت کنید واز او یک رزمنده برای آینده بسازید به خواهرم مریم بگومرا حلال کند شاید شایستگی داشتم که بر نگشتم و همانجا در مبارزه با مزدوران عراقی کشته شدم به دوستانم سلام برسانید و بگویی هرگز نگران من نباشید وبازگشت همه به سوی خداست (اگر این بدن ساخته شده است تا آخر بمیرد پس چرا با شمشیر ها قطعه قطعه نشود)به مادر غمزده ورنجورم بگوئید مرا حلال کند و از من راضی باشد تا خدا از من راضی باشد به جای من دست مادرم را ببوسید و دلداریش دهید و بگو اگر گریه کردی پیش فاطمه (ع)و حسین (ع)و علی اکبر اجرم را کم کرده ای .ازنام و خون من نگذارید کسی سوئ استفاده کند من در راه خدا وبه فرمان امام و برای سربازی امام زمان(عج) کشته شده ام شما نیز از نام من زیاد استفاده نکنید و خود را کم بگیرید و همیشه بگویید مردم همه شان رفتند ما یک حقیر داده ایم.