رسم کهن و باستانی «گلی گلی» در شب جمعه در روستا به اجرا درآمد. مردم روستا با طی کردن کوچه های روستا به دنبال گلی با شعارهایی از خداوند سبحان طلب باران نمودنده و به سوی قبله دعا حرکت نمودند. مطمئناً مردم استان بوشهر با آیین و مراسم گلی آشنایی ذهنی ای دارند هر چند نسلهای تازه تر ممکن است این مراسم را درک نکرده باشند اما تا دو نسل پیش نیز این مراسم با دوق و شوق فراوانی برگزار میشد که اکنون رو به فراموشی سپرده است.
توضیحاتی پیرامون این رسم کهن:
مراسم قبله دعا رفتن با تفاوت هایی نسبت به مراسمی که در قبل به آن اشاره شد ثبت شده است . … زمستان هایی که باران دیر می کند و خطر خشک سالی احساس می شود ، مردم بوشهر به سرپرستی ریش سفیدان ، شب جمعه ای را انتخاب می کنند اجتماعی تشکیل میدهند ودیگران را با گفتن : « پاش تا بریم قبله دعا / بلکه خدا رحمش بیا / بیا تا بشیم قبله دعا / بلکه خدا رحمش بیا » به جمع شدن دعوت میکنند جمع که جور شد، عده بحد کافی راه میافتند و به سوی محلی بنام (قبله دعا) و دسته جمعی شروع میکنند به خواندن: « بار بارونی / شار شارونی / الله تو بده بارون / سی مای عیال وارون / مشت جوی داشتیم / سر تُلُی کاشتیم/ بارون زدودر اومد / مشتی مو،مشتی تو / مشتی خیر بارونی». … ودم هر خانه ای توقف میکنند وادامه میدهند: « تال خیز می مْشْتَک / یه تکه نانی مشتک / یه دسته دونی مشتک » که قسمت اول را یک عده وکلمه (مشتک) را عده ای دیگر در جواب آنها میگویند وصاحب خانه هم بسته به وسعش مقداری حبوبات – هیزم – پول ویا چیزهای دیگر که بکار فراهم آوردن آش بخصوصی که خواهند پخت بیاید به آنهامیدهند و نیتی هم میکنند. در این هنگام یکی از بزرگترها میخواند :
«بچه دار – جمعیت جواب می دهند آمین / ننه دار – جمعیت جواب می دهند آمین / خونه دار – جمعیت جواب می دهند آمین / بوا دار ( پدر دار ) – جمعیت جواب می دهند آمین »
بدین ترتیب دسته راهش را ادامه می دهد و گاهی سر متوجه آسمان کرده می خوانند : ای بارون مرواری [ مروارید ] تا کی تو نمی باری ؟
و وقتی به محل قبله دعا رسیدند سردسته که از همه مسن تر است وآش در منزل او پخته خواهد شد میگوید: « او انبار ها ، او ندارن » / جمعیت می گوید : [ خدا ]بده / بچه ها نون ندارن / جمعیت می گوید: خدا بده / بوچیلا (10) دون ندارن / جمعیت می گوید: خدا بده / و باز می گویند : بار بارونی / شار شارونی / الله تو بزن بارون /سی مای عیال وارون…
و این مراسم را همینطور تکرار میکنند تا بارون ببارد – روزی که باران بارید با استفاده از چیزهای جمع آوری شده آشی میپزند ودر ضمن چند سکه هم در آن میاندازند. آش را کاسه کاسه میان خانههائی که کمک کرده اند قسمت می کنند وعقیده دارند که هر کس در کاسه آشش سکه پیدا کند به مرادش میرسد. در اولین روز نزول باران در اکثر خانههای بوشهر معجونی بنام خرما شیره که پیشاپیش از خرمای بی هسته – شیره خرما – کنجد ومغز گردو درست وآماده کرده اند به یمن باران آمدن میخورند ودسته جمعی میخوانند: بارون تیره،تیره / دسا، تو خرما شیره.. //// توضیحات برگرفته از: دلوار